اثرات تفکر نقاد بر ذهن باز
همه ما شاهد مشاجرات بیمعنایی بر سر مسائلی چون شمارش دندان اسب بودیم. همه ما بارها دیدیم که آدمها سر هر مطلب بامعنا و بیمعنایی مشاجره میکردند و بر سر اینکه چه کسی درست میگوید، بحث و جدل راه انداختند. در اینجور مواقع احتمالاً ما فکر کردیم کسی که دلیلهای قانعکنندهای دارد، درست میگوید؛ ولی با بررسی این مطلب شاید به این نتیجه برسیم که همیشه هم اینطور نیست.
تفکر نقاد چیست؟
تفکر نقاد Critical Thinking یا سنجشگرانه اندیشی یک نوع نگرش است که این نگرش به بررسی متفکرانه مسائل به روش استدلال منطقی (و بر پایه مستندات) برای تصمیمگرفتن درباره این که چه چیزی را باور کنیم یا انجام دهیم، میپردازد. در تفکر نقاد ما با اطلاعاتی که به ما میرسد ۳ گونه میتوانیم برخورد کنیم و ۳ انتخاب داریم. ما میتوانیم آن را بپذیریم یا رد کنیم و یا در مورد آن بررسی بیشتری انجام دهیم. تفکر نقاد کمک میکند که دنیا را بهتر و دقیقتر ببینیم.
تفکر نقاد مهارت مهمی است که ما را از سطحی بودن جدا کرده و به تفکر عمیق کمک میکند. ما برای داشتن تفکر نقاد به هوش منطقی یا Rationally Quotient یا RQ نیاز داریم. هوش منطقی یا ضریب عقلانیت آزمونی برای میزان منطقیبودن و عقلانیت ماست و ربطی به IQ یا ضریب هوشی ندارد یعنی شاید افراد از بهره هوشی بالایی برخوردار باشند؛ ولی بیمنطق باشند. افرادی که هوش منطقی دارند، تصمیمگیری بدون دانستن تاثیرات و عواقب آن دشوار است. این افراد اجازه نمیدهند احساسات برای آنها تصمیم بگیرد و یا قدرت تشخیصشان را کور کند.
مزایای داشتن تفکر نقاد
سقراط جمله بسیار زیبایی دارد و میگوید: «زندگی آزمون نشده ارزش زیستن ندارد». اگر در زندگی مسائل را تحلیل نکنیم، دچار تقلید میشویم و کورکورانه و بدون تفکر از دیگران تقلید میکنیم (خلق را تقلیدشان بر باد داد).
- سوالات درست میپرسیم و جوابهای بهتر پیدا میکنیم.
- عمیقتر فکر میکنیم، حرف میزنیم و مطلب مینویسیم.
- هر مطلبی که شنیدیم را باور نمیکنیم و درباره آن تحقیق میکنیم و در نتیجه کمتر فریب میخوریم.
- از سوگیری در هنگام برخورد با اخبار اجتناب میکنیم و با بررسی خبر از درست بودن آن مطمئن شده و از برخورد هیجانی خودداری میکنیم.
- دانستهها و باورهایمان را دوباره بررسی کرده و بدون جانبداری به تحلیل آن میپردازیم و در نتیجه از تعصب دور شده و با ذهنی باز به جهان نگاه میکنیم.
- مسائل و مشکلات را با ذهنی باز به همراه تحلیل و پرسشگری بررسی میکنیم و سریع دچار ناامیدی نمیشویم.
- تفکر نقاد به ما کمک میکند تا هر مطلبی را بهراحتی نپذیریم و ذهنمان پر از اطلاعات دروغین و بدردنخور نشود و همینطور دچار آشفتگی ذهن نشویم.
اثرات تفکر نقاد بر زندگی
- بر زندگی مالی ما تاثیر میگذارد و مانع سرمایهگذاری غلط، ازدسترفتن پول و بالارفتن قدرت تشخیص میشود.
- در روابط با همسر و تربیت فرزند موثر است. با تفکر نقاد دچار خطاهای شناختی نشده و در روابط با همسر و تربیت فرزند از انجام کارها و حرفهای نادرست خودداری میکنیم.
- در مدیریت کسبوکار به ما کمک میکند. در استخدام و تحلیل رفتار کارمندان و برخورد با رقبا و مشتریان منش بهتری را اتخاذ میکنیم.
- در مشارکت سیاسی هم و تفکر سیاسی هم اثرگذار است؛ چون خیلی راحت فریب وعدهها و اخبار دروغ را نمیخوریم و دروغ را باور نمیکنیم.
- بر سبک زندگی، روش تغذیه، ورزش و روتین روزانه هم اثرگذار است.
اطلاعات لازم در مورد تفکر
در اینجا لازم است با دو مطلب در مورد تفکر آشنا شویم:
مطلب اول: پردازش دوگانه
این نظریه به ما توضیح میدهد که چرا ما گاهی بدون داشتن شواهد کافی تصمیمات شتابزده میگیریم.
ذهن ما از دو سیستم مجزا تشکیل شده که یکی از آنها پردازش ناخودآگاه و اتوماتیک دارد و دیگری بهصورت خودآگاه و کنترل شده عمل میکند. دنیل کانمن سیستم با پردازش ناخودآگاه را سیستم داغ و سیستم خودآگاه را سیستم سرد نامید. سیستم داغ بهصورت خودکار و سریع و بدون تلاش عمل میکند. دانیل کانمن در کتاب تفکر سریع و کند نوشته است: «سیستم داغ بر شواهد موجود تکیه دارد و شواهد ناموجود را نادیده میگیرد». پس سیستم داغ بر اساس احساسات و بدون شک و ابهام تصمیمگیری میکند؛ ولی سیستم سرد آگاهانه و با بررسی شواهد به تصمیمگیری میپردازد.
مغز به دلیل تمایل به مصرف کمتر انرژی سیستم داغ را بیشتر دوست دارد؛ اما این سیستم خطای بیشتری هم ایجاد میکند. این دو سیستم همزمان با هم فعال نمیشوند و هنگامی که سیستم داغ به مشکل بخورد، سیستم سرد فعال میشود. سیستم سرد در واقع همان تفکر کند است و مثل محاسبات ریاضی نیازمند تلاش است. برای اینکه تفکر نقاد را قوی کنیم، بهتر است که کتاب دوباره فکر کن از آدام گرنت را بخوانیم.
مطلب دوم: ناهماهنگی شناختی
همه ما باورهایی داریم که در دور و اطراف خود خلاف آن را میبینیم. در این مواقع ما دو کار انجام میدهیم یا شواهد را نادیده میگیریم و بر باور خود باقی میمانیم، یا اطلاعات جدید بیشتری به دست میآوریم و باور خود را تغییر میدهیم. معمولا چون تغییر باور سخت بوده و هزینههای زیادی دارد، پس ترجیحا شواهد را نادیده میگیریم. هنگامی که ما تفکر نقاد را بلد نباشیم، پذیرش اشتباه و برگشتن از باورهای اشتباه برایمان بسیار دشوار است و خطاهای خود را انکار کنیم. برای نادیدهگرفتن شواهد از ۳ تکنیک استفاده میکنیم:
- بهانه بیرونی یا دشمن فرضی
- فراموشی اشتباهات و حذف از حافظه
- تحریف واقعیت
برای تفکر نقاد به ۸ ابزار مهم نیازمندیم که در مقاله بعد با هم بررسی میکنیم.
منابع:
دوره تفکر نقاد، پیام بهرامپور
دیدگاهتان را بنویسید